رفتم بالا انار بود/ سروده ناصر کشاورز/ انتشارات شهر قلم/ 23 صفحه
کتاب «رفتم بالا انار بود» توسط شاعر توانا کودک، ناصر کشاورز سروده شده و
دارای 10 قطعه شعر جذاب و خوشآهنگ با عناوین انار بود، بابا بود، باد بود،
ابر بود، تاب بود، چراغ بود، حباب بود، خرما بود، خورشید بود و برف بود
است که در کنار نقاشیهای کودکان و خوش آب و رنگ «آزاده معنوی» این اثر را
تبدیل به کتابی دوستداشتنی برای کودکان کرده است.
لازم به ذکر است که کتاب رفتم بالا انار بود در سال 1392 موفق به کسب عنوان
کتاب برگزیده شانزدهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان شده است.
شاعر در اشعار این مجموعه به شکلی بسیار ظریف و نامحسوس نکات اخلاقی
ارزشمندی را گنجانده است که این مسئله از ویژگیهای مهم کتاب است.
حضرت
آیت الله خامنه ای در پی درگذشت شاعر نامدار و هنرمند ثابت قدم آقای حمید
سبزواری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر
کردند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسمه تعالی
با دریغ و تأسف خبر درگذشت شاعر نامدار معاصر جناب آقای حسین آقا ممتحنی معروف به حمید سبزواری را دریافت کردم. این نام ماندگار و پر افتخار، یادآور تلاش ارزنده ی هنرمندی سخت کوش و شجاع در پشتیبانی از انقلاب در عرصه ی شعر و ادب است. حمید سبزواری، صریح و ثابت قدم و موقع شناس، هنر والا و فاخر خود را به خدمت گرفت تا انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن را از جنبه ی اثرگذار شعر روان و جذّاب، تغذیه و تأمین کند. سرودها و منظومه های بلند و غزلها و قصیده های خوش ساخت و پر مضمون او، ثروت ادبیِ درخوری را تقدیم انقلاب کرد. با انقلاب زیست و برای اسلام و انقلاب سرود و وفادارانه در کنار انقلاب ماند. رحمت و رضوان خدا نصیب او باد. مصیبت درگذشت او را به خاندان گرامی و همه ی دوستداران بویژه همشهریان قدردان سبزواریش تسلیت عرض می کنم.
حسین ممتحنی . متخلص به حمید . متولد 1304 در سبزوار . به همین دلیل و نیز به دلیل برخی فعالیت های سیاسی در بزرگسالی به حمید سبزواری شهرت پیدا کرد.
از همان ابتدا طبع شعر و علاقه و استعداد موسیقی در وجود حمید عجین شده بود.
شروع آشنایی و دوستی استاد سبزواری با مقام معظم رهبری مربوط به همان سالهایی است که آیت الله خامنه ای ، در نتیجه تعقیب و گریزهای سیاسی با مأموران رژیم پهلوی مدتی در سبزوار و نزد دوستان انقلابی خود پنهان شده بود و نخستین دیدارهای نزدیک حمید و مقام معظم رهبری در آن سالها و در شهر سبزوار رقم خورد .
انتظار، عامیانه، عالمانه و عارفانه/ نوشته علیرضا پناهیان/ انتشارات بیان معنوی/ 420 صفحه
این کتاب چند ویژگی کم نظیر دارد. نخست این که اختصاصاً به مقوله انتظار
پرداخته است. دوم، نثر روان و همه فهمی دارد، سوم مطالبش ناظر به زمان
الان هستند یعنی اتمسفر این کتاب و اتمسفر زندگی امروز ماست و این موضوع به
فهم مطالب آن بسیار کمک کرده است و به آن جنبه شدیداً کاربردی داده است.
استاد پناهیان مباحث را در۴ فصل بیان کرده است که عبارتند از: فصل اول
انتظار عامیانه، فصل دوم انتظار عالمانه ، فصل سوم انتظار عارفانه و فصل
چهارم جوانی و انتظار.
مؤلف در فصل اول به بیان باورهای غلط عوام در مورد ظهور میپردازد و بررسی
میکند که در نتیجه هر کدام از این عقاید چه اعمال و حرکات اشتباهی منتج
میشود.
به عنوان نمونه در بخشی از فصل نخست در خصوص نتایج داشتن دیدگاه عامیانه نسبت به مسئله ظهور این چنین بیان میدارد که:
«بدترین اثر منفیِ نگاهِ عامیانه، تأثیری است که ممکن است در عاقبتبهخیر
نشدن منتظران داشته باشد. به عبارت دیگر، ممکن است منتظرانی که عامیانه به
موضوع منجی و مهدویت نگاه میکنند، بعد از ظهور، جزو دشمنان امام زمان(عجل
الله تعالی فرجه الشریف) قرار بگیرند. کما اینکه در روایات هم به این مطلب
تصریح شده است که بعضی از مدعیان انتظار پس از ظهور حضرت و مشاهده اعمال
ایشان در برابر آن حضرت میایستند و میگویند: «ایشان امام زمان نیست،
ایشان نمیتواند فرزند پیغمبر باشد».
پناهیان در ادامه ویژگیهای منتظِر را بررسی میکند و اینکه انسان منتظر
باید چه اعمالی انجام دهد و چه عقاید و دیدگاههایی نسبت به موضوعات مختلف
جهان و به ویژه نسبت به ظهور داشته باشد.
در مجموع باید گفت که این کتاب یکی از بهترین آثار در خصوص وظایف منتظران و به ویژه مسئله انتظار است.
قایل توجه اعضا محترم کتابخانه
ثبت نام کلاس هی اوقات فراغت با عناوین زیر شروع شد.
چرتکه
دومینو
مرگ از من فرار میکند ـ کتاب مصطفی چمران/ فرهاد خضری/ روایت فتح/ 296 صفحه
در این کتاب خاطراتی از زندگی سراسر سفر و پررمز و راز عارف کمنظیر
جبههها، مصطفی چمران روایت میشود. از آمریکا تا لبنان، از پاوه تا
سوسنگرد، از اهواز تا دهلاویه و از زمین تا آسمان.
سیده هیام عطفی، ربابه صدر، طاهره توکلیان، علی صیاد شیرازی، محسن
اللهداد، مجید نداف، علی ارشادی، کاظم فرتاش، اسماعیل فرتاش، سیروس بادپا و
حسن شاهحسینی برخی از دوستان و همرزمان شهید مصطفی چمراناند که خاطراتی
از آنان را در کتاب «مرگ از من فرار میکند» میخوانیم.
نامههای خواندنی مصطفی به خدا، داستان زندگی عاشقانه او با همسرش، روایت
شجاعتها و کرامات مصطفی از زبان همسر، همرزمان و دوستانش نیز در این کتاب
آمده است.
سیر دلتنگیهای چمران در آمریکا و فعالیتهای اثر بخش او در کنار امام موسی
صدر و دلگرمیهای او در جبهههای جنوب، عاشقانههای او با خدا و شخصیت
علمی او چنان در کنار هم نشسته است که از شخصیت او، شخصیتی ناب و کم نظیر
ساخته است.
در بخشی از کتاب آمده است:
« هیچکس نمیتوانست باور کند شیعیان در لبنان به فکر ایجاد تشکیلات
باشند... آن هم تشکیلاتی که نظامی باشد. دکتر چمران این کار را کرد. شاخه
نظامیاش را خودش تربیت کرد. بعد از ماجراهای نبعه و تل زعتر بود که دکتر و
امام موسی صدر یقین کردند که "حالا وقتش است"...
بعد از آغاز به کار تشکیلات هم شروع کردیم خودمان را از نظر اقتصادی تأمین
کردن. به این شکل که بچهها میرفتند کار میکردند و سهمی عمده از درامد
روزانه یا ماهانهشان را میدادند به دکتر که برود اسلحه یا هرچیزی که لازم
است بخرد بیاورد.»
رمان «سوران سرد» در مورد تعدادی سرباز در حال
خدمت در دو پایگاه در منطقه غرب کشور است. کل منطقه و این دو پایگاه در
معرض خطر سقوط است و سرانجام یکی از دو پایگاه سقوط میکند و در پایگاه
دیگر هم یک جاسوس پیدا میشود که شروع به جاسوسی برای شبکه ضد انقلاب و
گروه کومله میکند. یکی از شخصیتهای داستان که در این ماجراها حضور داشته
پس از 30 سال به این منطقه وارد می شود و روایت داستان به عقب برمیگردد و
در آخر هم فرد جاسوس را پیدا میکند.
نویسنده کتاب خودش جنگ را در کردستان و در سالهای جوانی تجربه کرده و طرح
رمانش را از همان سالها و دورانی که در کردستان سرباز بوده در ذهن
پرورانده است. به گفته خودش یک وجه از چند وجه رمانش را خاطرات سربازی از
آن دوران شکل داده است.
ماجراهایی که در داستان «سوران سرد» اتفاق میافتد، بکر و دارای سوژهای
تازه است. نگاه نویسنده جانبدارانه نیست و این همدلی و همدردی خواننده را
بر میانگیزد.
گفتنی است رمان «سوران سرد» جواد افهمی در دو جایزه قلم زرین و چهاردهمین
دوره جایزه کتاب فصل به عنوان نامزد کتاب برگزیده انتخاب شده بود.
اعترافات غلامان ـ داستان دوران ولایتعهدی امام رضا(ع)؛ حمیدرضا شاهآبادی؛ تهران/ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان/ 120 صفحه
این اثر که برندة جایزة ادبی نهمین دوره انتخاب کتاب سال شهید غنیپور شده
و به قلم حمیدرضا شاهآبادی به رشتة تحریر در آمده است یکی از جذابترین
آثار منتشر شده در خصوص امام رئوف، غریب خراسان، رضا علیهالسلام است که
حکایت سفر امام علیهالسلام و اتفاقاتی که میافتد را از نگاه غلامی جنگی
که در ارتباط نزدیک با دستگاه خلفاست و خود در جنگ قدرت میان آنها زخمی
سخت خورده میشنویم. کتاب روایت برههای از تاریخ است که دارای اهمیت
فراوانی است و به چراهای بسیار پاسخ میدهد و فرازهای تاریخی را بازگو
میکند که تعیینکننده بودهاند و مسیر تاریخ را تغییر دادهاند و به شهادت
امامی انجامیدهاند که اینک مرقد مطهرشان مأمن و پناه بسیاری از
دلشکستگان و حاجتمندان و آرزوی دوستدارانشان است. این داستان کشش و جاذبة
کافی را برای ادامه و خواندن تا پایان دارد. اگرچه مطالعة داستان برای
گروههای سنی «ه» مناسب است، اما بزرگترها هم میتوانند از محتوای جذاب و
قلم مؤثر آن بهرهمند شوند.
در فصل نخست این کتاب ده فصلی میخوانیم:
«ما سی غلامیم که آنچه را در آن سه سال بر ما رفت مرور میکنیم آن را به
خود بازمیگوییم تا دریابیم شقی هستیم یا آمرزیده. میخواهیم دریابیم
دستمان به خون فرزند رسول خدا(ص) آلوده است یا خیر، هرکدام از ما آنچه را
دیده به دیگران بازمیگوید .شما هم بشنوید و بر ما قضاوت کنید.»